۹ تیر ۱۳۸۸

مهارتهای سالم ماندن در اعتراضات خیابانی


آنچه در زیر می آید راهنمای مختصری برای زنده و سالم ماندن در اعتراضات خیابانی و همچنین کند کردن یا متوقف کردن روند چیرگی نیروهای امنیتی است. این نکته را در سرتان فرو کنید که پلیس تجهیزات و آموزشهای بسیار بهتری نسبت به من و شما در درگیری ها دارد. نیروهای ذخیره و مصونیت قانونی نیز به آنها اعتماد به نفس بیشتری می دهد. یادتان باشد که وقتی از غلبه بر پلیس صحبت می کنیم لزوما منظورمان کتک زدن پلیس نیست.
- وسوسه نشوید که بمانید و بجنگید. به جایی بروید که نیروهای امنیتی هنوز حضور ندارند و شما بیشتر می توانید به هدف خود (شعار دادن، شعار نوشتن و از این قبیل) برسید- همواره در حال حرکت باشید. در گروه و یا تک تک. فاصله بین نفرات خودتان را پر کنید و یکجا نایستید. حرکت دائمی تمرکز نیروهای امنیتی را برهم می زند- نیروهای امنیتی سعی می کنند اجتماعات بزرگ را به دسته های کوچکتر تقسیم کنند. سعی کنید پیش از آنکه نیروهای امنیتی فرصت آرایش به خود بگیرند مجبورشان کنید که آرایششان را برهم زنند.- هراسان نباشید- هر کاری را در دسته های کوچک انجام دهیدو از قبل پیش بینی کنید چه کاری می خواهید انجام دهید و یا در چه موقعیتهایی قرار خواهید گرفت.- تفکر دفاعی داشته باشید. از یکدیگر محافظت کنید.- همواره رویتان به سمت نیروهای امنیتی باشد- بازوهایتان را در هم قفل کنید و زنجیره های انسانی تشکیل دهید- سریع ولی بدون اضطراب حرکت کنید. فرصت برنامه ریزی و عکس العمل به پلیس ندهید.
آماده سازی:بیرون ماندن از زندان و بیمارستان کار خیلی سختی نیست. اغلب کسانی که سر و کارشان به اعتراضات خیابانی میفتد از عهده این دو بر می آیند. نکته این است که با دوراندیشی می توانید مهارتهای زنده ماندن در چنین شرایطی را تبدیل به راهنمای زندگی کردن در چنین شرایطی کنید.
اهداف تجمعات:در پایان یک روز آشوب و درگیری، کسی قرار نیست برنده میدان اعلام شود. مهم این است که شما سالم مانده باشید و به قدری از اهدافتان رسیده باشید. برای این موضوع سه هدف اساسی را به خاطر داشته باشید:
1- بجای جنگیدن، خود و دوستانتان را سالم از مهلکه به در ببرید2- مکانی را پیدا کنید که بجای صرف انرژیتان برای جنگیدن، بتوانید به اهداف خود (شعار دادن یا هر چیز دیگر) برسید3- به کسانی که زخمی یا دستگیر شده اند کمک کنید، به کمک های اولیه و یا رهاندن دوستتان از دست پلیس فکر کنید و نه جنگیدن.
در کنار هم ماندن:در گروه های متحد باشید. حداقل هر دو نفر مراقب یکدیگر باشند و به وقت لزوم به همراه یکدیگر عکس العمل نشان دهند. منظورمان از یک گروه متحد چند نفر آشنا و ماهر هستند که به عنوان یک گروه واحد عمل می کنند و می توانند وقوع شرایط اضطراری را پیش بینی کنند و بسیار به سرعت برای عکس العمل یا انجام سناریوی از پیش تعیین شده تصمیم گیری کنند. هرچه گروه شما روزهای بیشتری با هم باشد زمان تصمیم گیری کاهش و کارایی شما افزایش پیدا می کند. چنین گروههای خواهند توانست بدون مذاکره و بحث بین اعضا عمل کنند، چرا که به مرور علامت دادنها و هشدارهای سریع و حتی ابزارهای درگیری یا دفاعی خود را پیدا خواهند کرد. حمل آب، باتوم یا قفلهای یو شکل، رنگ، کمکهای اولیه، مقواهای شعار و لباسهای اضافه برای یک نفر به تنهایی کار دشواری است ولی اگر بین پنج نفر تقسیم شود قضیه فرق می کند.حواستان به لباستان هم باشد. کسی انتظار ندارد با زره و کلاه خود به خیابان بروید ولی به هر حال لباستان باید برای محیط مناسب باشد. به خاطر بسپارید که:
1- استتار چهره تان با نقاب یا چیز دیگر از شناساییتان در روزهای آتی جلوگیری می کند. برای این کار می توانید آستین یک تی شرت آستین بلند را ببرید و آنرا مانند یک شال بسته در گردنتان بیندازید تا در موقع لزوم چهره تان را بپوشانید. می توانید به اندازه ای که ببینید برای چشمانتان در آن سوراخهایی تعبیه کنید. اگر عینک می زنید آنرا با کش به دور سرتان محکم کنید.2- یک باتوم یا میله چیز بدی نیست. یک پلاکارد پلاستیکی هم سپر موقتی خوبی خواهد بود. بستن نوارهای پلاستیکی روی ساعد ها هم بدردتان خواهد خورد، اما بهترین وسیله دفاعی شما یک جفت کفش دویدن راحت خواهد بود.3- گاز اشک آور اصلا چیز خوبی نیست. برخی می گویند قرص مخمر آثارش را کاهش می دهد ولی آن چیزی نیست که در خیابان از کسی بخواهید قرض بگیرید. برخی می گویند شستشوی فراوان با آب کمک می کند. هر کاری که می کنید، فقط از مالیدن محل سوزش یا دوش آب گرم خود داری کنید. اگر مطمئن نیستید که بهترین درمان چیست، بگذارید جریان هوا اثر آن را از بین ببرد. اثر آن ممکن است تا بیست دقیقه برجا بماند.4- یکی از شما باید از جایی که دید خوبی دارد نیروهای امنیتی را زیر نظر داشته باشد و حرکات یا حملات آنها را از پیش به بقیه خبر دهد.5- پرتاب اشیاء اغلب نه تنها به پلیس آسیبی نمی رساند بلکه به آنها بهانه ای برای برخورد شدید تر می دهد. اگر هم مجبور شدید چیزی پرتاب کنید باید در تعداد و حجم بالا و به منظور پیشگیری از پیشروی نیروهای امنیتی باشد (مانند پرتاب شیشه برای جلوگیری از نزدیک شدن پلیس) و نه به قصد آسیب رساندن به آنها. در هر حال اگر مجبور شدید چیزی پرتاب کنید آن را به عهده کسانی که در ردیفهای جلو هستند بگذارید.6- اگر به قصد جلوگیری از پیشروی نیروهای امنیتی موانعی در خیابان می گذارید مراقب باشید که بعدا دست و پای خودتان را نبندد. از چیزهایی استفاده کنید که جلوی حمله موتورسوارها را بگیرد یا پلیس مجبور شود نظم خود را برای عبور از آن به هم بزند و در عین حال شما بتوانید به سادگی از آن رد شوید.7- اگر با یک نیروی منظم امنیتی مثل پلیس ضد شورش مواحه هستید، بهترین راه دفاع آن است که ثابت نمانید و دائما تغییر مکان و آرایش دهید. حرکات مشخص و قابل پیش بینی برای چنین نیروهایی انتخاب مناسبی نیستند. هیچگاه برای بیش از یک دقیقه یک جا نمانید.
تحرکات نیروهای امنیتی:هدف پليس هميشه پراکنده کردن جمعيت در اسرع وقت است. پراکنده کردن جمعيت با استفاده از باتون و گاز اشک آور انجام ميشود. نيروهای کنترل نشده پليس گاهی مستقيم به جمعيت حمله ميکنند ولی معمولا فاصله زمانی بين رسيدن پليس به محل و شروع به پراکنده سازی وجود دارد. اين وقفه زمانی معمولا برای بررسی شرايط و تصميمگيری فرمانده پليس استفاده ميشود.
به غير از اين معمولا فقط سه دليل ديگر برای عدم حمله بلافاصله وجود دارد:در ابتدا آنها جمعيت را به دو دسته “عوامل” و “بينندگان” تقسيم ميکنند. گروه های کوچکی از نيروهای پليس وارد جمعيت شده و با احترام افراد کم رو تر را به سمت پياده رو هدايت ميکنند. به محض اينکه جمعيت در جهت مورد نظر آنها به حرکت در آمد، آن گروه های کوچک پليس تبديل به گروه های بزرگتری ميشوند. وقتی به خود ميآييد متوجه ميشويد که جمعيت به دو دسته در دو سمت پياده رو تقسيم شده و هر دسته با گروه بزرگی پليس محاصره شده است. در اينجا يا بايد در انتظار اغاز سرکوب باشيد و يا:نايستيد و فقط آنها را تماشا کنيداجازه ندهيد به شما نزديک شوندفاصله های خالی بين جمعيت را پيدا کنين و آنها را پر کنيدپيشبينی کنيد که از کدام فضای خالی ميخواهند استفاده کنند و با همراهانتان آنجا را پر کنيدپلاکارد های بزرگ را در رديف های جلو بگيريد تا مانع پيشروی و نيز فيلمبرداری از شما بشود.راه های فرار را با مستقر شدن در آنها، برای خودتان باز نگاه داريد.کسانی را که در پياده رو ها گير افتاده اند نجات بدهيد و به جمع برگردانيد و در جمع پنهان کنيد.
در اين مرحله به شما با باتون حمله ميکنند. ولی شما در شرايط بهتری برای دفاع و فرار هستيد. منتظر اقدام بعدی آنها نباشيد. اگر فاصله آنها از شما زياد است، فرصت مناسبی برای فرار داريد و از آن استفاده کنيد. حتا اگر به شما نزديک باشند هم شما هنوز در هم نشکسته ايد.به هر حال شما تا قبل از حمله پليس و پراکنده سازی وقت کمی داريد. از اين وقت برای دور شدن از محل به صورت دسته جمعي و بدون پراکندگی استفاده کنيد. (حرکت دسته جمعی شما به هيچ عنوان برای آنها مطلوب نيست). هرگز منتظر اقدام بعدی آنها نباشيد. ابتکار عمل را به دست بگيريد و کار مورد نظرتان را انجام بدهيد.
اگر آنها تنها راه خروج شما را مسدود کرده اند، این روش ها را امتحان کنید:
پیشروی متقابلدر این روش صفوف شما باید به سمت صفوف آنها بروند و به این ترتیب فضای بیشتری به وجود آید و راههای خروجی بیشتری باز شود. با حلقه کردن دستها در هم و حرکت آرام به جلو، صف جلویتان را به صورت یک دیوار مستحکم در آورید. پارچه نوشته بزرگ جلو را مثل یک برف روب استفاده کنید. (این باعث میشود آنها نتوانند کسی را بگیرند یا خط جلو را بشکنند، ولی همچنان میتوانند با چماق به شما ضربه بزنند.)برف روبییک صف از موانع کنترل جمعیت –یعنی موانع چوبی یا پلاستیکی برای جلوگیری از پیشروی جمعیت- میتواند توسط صف جلو برای شکستن خط پلیس استفاده شود. وقتی صف پلیس شکسته شد نوک صف شکن را باز کنید، به عبارتی موانع را به دو سری مانع متصل تقسیم کنید، تا به این ترتیب پلیس پشت موانع به دو حاشیه رانده شود. این کار به هماهنگی و جربزه فراوان احتیاج دارد. اما برتری بر پلیس به این ترتیب زیاد طول نمیکشد، پس سریع تر از بین این موانع فرار کنید تا کسی پشت خط نماند.از بدنتان استفاده کنیدبدن شما بهترین و قابل تطابق ترین ابزار شماست. بهترین کاربرد آن زمانی است که در هماهنگی با بقیه ابزارها از آن استفاده کنید. مثلا رد کردن 20 نفر از یک دیوار زمان زیادی طول میکشد، اماکافی است 2 نفر کنار دیوار خم شوند و بازوهایشان را در هم گره بزنند و دو نفر هم کنار پای آنها زانو بزنند، به این ترتیب یک نردبان انسانی ساخته میشود. (کسانی که منتظرند تا از این نردان بالا بروند میتوانند بازوهایشان را دور این پله ها برای محافظت از آنها حلقه کنند.) همیشه دنبال راههای استفاده از بدنتان برای فرار باشید.
اصلاح و بازیابی جماعتهمواره دنبال راههایی برای افزودن تعداد خود باشید. به گروههای دیگر ملحق شوید و افرادی که “آواره” هستند را جذب کنید. همه باید با هم همزمان خارج شوند تا به این ترتیب شما هم شانس بهتری برای فرار بدون صدمه دیدن و بدون از دست دادن لوازمتان داشته باشید.
گروههای قاپ زنوقتی پلیس میخواهد فرد خاصی از جمعیت را ایزوله و دستگیر کند، معمولا از گروههای قاپ زن استفاده میکند. به دنبال گروههای 10 دوازده نفری از پلیس های کاملا مجهز باشید که پشت خطوط پلیس گشت میزنند. آنها توسط دیده بانهای پلیس و یک فرمانده (یا مسئول) برای قاپ زدن یک فرد خواسته میشوند. شناختن فرمانده شان چندان سخت نیست، او معمولا به آنها با اشاره فرد مورد نظر را نشان میدهد. معمولا خط پلیس موقتا باز میشود تا گروه قاپ زن رد شود. نیمی از این افسران عمل قاپ زدن را انجام میدهند و نیمی دیگر با باتوم دور آنها را میگیرند و هر کس که نزدیک شود یا سر راهشان قرار گیرد را میزنند. وقتی فرد مورد نظر را گرفتند، وی را به پشت خط پلیس میبرند.برای اینکه با گروه قاپ زن مقابله کنید:1. جمعیت را مدام حرکت دهید.2. مواظب باشید و متوجه شوید چه وقت قاپ زن ها آماده میشوند.3. در صورت امکان به فرد مورد نظر آنها اطلاع دهید تا فرار کند4. با حلقه کردن بازوها راه را بر قاپ زنها ببندید5. وقتی قاپ زنها وارد جمعیت شدند دورشان حلقه بزنید و با تحریکشان کاری کنید که بترسند و فرار کنند6. اگر بدن شما را گرفتند یا تحت فشار قرار دادند (یعنی با فشار به بخشی از بدن باعث درد زیاد شدند) سر و بازوهایتان را در حال حرکت نگه دارید.فراری دادنبهترین وقت برای اینکار درست وقتی است که فرد را به زور ربوده اند. شما نیاز به یک گروه دارید که بداند چطور فرد را از چنگ پلیس در آورد و یک گروه که نقش سد جلوی پلیس را بازی کند. به محض اینکه فرد را از پلیس پس گرفتید، همگی بازوهایتان را حلقه کنید و به میان جمعیت پس روی کنید. پلیسها ممکن است سعی در باز ربودن آن فرد یا بازداشت یکی از فراری دهندگان کنند

۲۷ خرداد ۱۳۸۸

سپاه پاسداران وبلاگ نویسان را تهدید به سرکوب شدید کرد !؟







سپاه پاسداران ایران با انتشار اطلاعیه ای، گروهی را متهم کرده که با "دروغ ها و تهمت های ساختگی و سازماندهی شورشها" از طریق اینترنت به"تبلیغ آشوبگری" و "شایعه پراکنی" مشغولند.



بنابر اطلاعیه ای که "مرکز بررسی جرایم سازمان یافته" وابسته به سپاه پاسداران منتشر کرده، از مدیران سایت های اینترنتی خواسته است مطالبی که حاوی "تبلیغ آشوبگری و تهدید مردم و شایعه" باشد را حذف کنند و گرنه "اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد."این مرکز در اطلاعیه خود تاکید دارد که در بررسی خود "در فضای سایبر به موارد متعددی از سایت های خبری منحرف برخورد کرده که با تغییر رویکرد و ایجاد سایت ها و وبلاگهای متعدد به تشویش اذهان عمومی، تبلیغ اغتشاشگری و ایجاد آشوب های خیابانی" پرداخته اند.مرکز بررسی جرایم سازمان یافته معتقد است که این سایت ها و وبلاگ ها "با دروغ ها و تهمت های ساختگی و سازماندهی شورشها به اقدامات غیرقانونی خود در زمینه تخریب و اخلال در نظرم و امنیت عمومی دامن می زنند."سپاه پاسداران با تشبیه این سایتها و وبلاگ ها به مراکزی سازمان یافته، آنها را متهم کرده که "با حمایت مالی و فنی شرکت های کانادایی و آمریکایی و رسانه های تحت حمایت سازمان های اطلاعاتی آمریکایی و انگلیسی (رادیو زمانه، رادیو فردا، بی بی سی فارسی)" فعالیت می کنند.معمولا در ایران تخلفات اینترنتی از سوی نهادهای قضایی و انتظامی و وزارت اطلاعات مورد پیگیری قرار می گیرد اما از اواخر سال گذشته تشکیلاتی با عنوان "مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری" سپاه پاسداران فعالیت خود را در این زمینه آغاز کرده است.این مرکز می گوید که عوامل اصلی این "شبکه های اینترنتی مخرب" را شناسایی کرده و به زودی مستندات خود را منتشر خواهد کرد.محدودیت رسانه هااین اطلاعیه در حالی منتشر شده است که در چند روز اخیر محدودیت های رسانه ای در ایران به طرز چشمگیری افزایش یافته است.گفته می شود وزارت ارشاد به خبرنگاران خارجی اطلاع داده که تنها حق دارند از گردهمایی های دارای مجوز دولتی گزارش تهیه کنند و حق ارسال خبر در مورد حوادث و تحولات خبری دیگر را ندارند.این دستور پس از آن صادر می شود که با اعلام نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، شهر تهران و شمار دیگری از شهرهای این کشور صحنه تظاهرات و حضور اعتراض آمیز گروه های مختلف مردم بوده است.روز دوشنبه، 25 خرداد، صدها هزار نفر از طرفداران آقای موسوی در خیابان مرکزی شهر تهران در اعتراض به نتیجه انتخابات به راهپیمایی پرداختند و این راهپیمایی آرام در ساعات پایانی به خشونت کشیده شد. بنابر گزارشهای رسمی در جریان این راهپیمایی هفت نفر کشته و 29 نفر زخمی شده اند.گفته می شود که دستگاه های دولتی در ایران به اقدامات مختلفی برای جلوگیری از دسترسی مردم به اخبار این حوادث چند روز اخیر ایران بعد از انتخابات مبادرت کرده اند.از جمله اقدامات دولت در محدود ساختن دسترسی آزادانه به اطلاعات، محدویت های شدیدی است که در زمینه ارتباط اینترنتی و شبکه مبادله پیامک و اختلال در تلویزیون های ماهواره ای، از جمله شبکه تلویزیون فارسی بی بی سی ایجاد شده است.برخی از ناظران اینگونه اختلالات را بی سابقه توصیف کرده و گفته اند که تلاش برای قطع شبکه های ارتباطی داخل یک کشور معمولا اقدامی است که مخالفان یک دولت برای فلج کردن اداره امور، مثلا با دست زدن به اعتصاب عمومی، به آن مبادرت می ورزند و دولت ها قاعدتا خود را حافظ امنیت ارتباطی شهروندان می دانند.پس از اعلام نتیجه شمارش آرا انتخابات در روز جمعه، نیروهای انتظامی در تهران و سایر شهرها مستقر شدند تا از اعتراض مردم نسبت به این نتیجه جلوگیری به عمل آورند.همچنین، محدودیت های گسترده ای بر تعدادی از روزنامه های داخلی وضع شد تا ظاهرا از انعکاس اخبار مربوط به اعتراضات در داخل کشور جلوگیری به عمل آید.همزمان دسترسی به برخی سایت های دولتی و طرفدار دولت نیز ظاهرا در نتیجه اقدامات مخالفان این سایت ها با دشواری صورت می گیرد.

۲۲ خرداد ۱۳۸۸

پیام مهم مهندس موسوی به ملت ایران : آماده جشن پیروزی باشید


مهندس میرحسین موسوی در این پیام که به صورت یک فایل صوتی نیز قابل دسترسی است، به مسئولین امر هشدار داده که: «از همه امكانات قانوني براي احقاق حقوق حقه مردم اقدام خواهم كرد.»
مهندس مير حسين موسوي، كانديداي اصلاح طلبان در دهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري، در پيامي به ملت ايران در خصوص دقت در شمارش آرا به مسئولین امر هشدار داد و بر اساس قراين به دست آمده از سراسر كشور، خود را رئيس‌جمهور منتخب مردم معرفي كرد. این پیام از طریق شماره تلفن 8393 نیز قابل شنیدن است.
متن کامل بيانيه مهم مهندس ميرحسين موسوي خطاب به ملت شريف ايران بدین شرح است:
به نام خداملت شريف ايرانضمن تشكر از حضور پرشور و استقبال گسترده شما به اطلاع مي رساند طبق گزارش ها و مستندات واصله عليرغم تخلفات و كارشكني هاي متعدد و نارسايي هاي گسترده، مستندات واصله حاكي از آن است كه راي اكثريت قاطع مردم متوجه اين خدمتگزارشان بوده است. از مسئوليت امر مي خواهم در شمارش آرا نهايت دقت را بنمايند و اعلام مي كنم در غير اين صورت از همه امكانات قانوني براي احقاق حقوق حقه مردم اقدام خواهم كرد.همين جا فرصت را مغتنم مي شمارم و از ملت شريف ايران مي خواهم آماده برگزاري جشن پيروزي در شامگاه ميلاد بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.میرحسین موسوی

بامداد بیست و سوم خرداد ماه 1388
لینک به فایل صوتی : http://mowj.ir/ShowNews.php?7211

۱۹ خرداد ۱۳۸۸

آخرین میخ بر تابوت دولت عوام فریب زده شد !!


فکر نمیکنیم با زنجیره انسانی بی نظیری که دنیا امروز شاهد آن به طرفداری از میر حسین در تهران از تجریش تا راه آهن دید نیازی به گزارش ما باشد.
در مصلا مگس پراکنی بود و فکر می کنیم یکی از دلائل لغو کردن آن، همین مسئله هم باشد. به دلیل کمی جمعیت از خیرش گذشتند تا اسباب آبروریزی نشود.
هاشمی هیچ کسی را برای ملاقات نمی پذیرد تا شائبه و مستمسک توطئه بدست کسی ندهد. همه منتظر روز جمعه هستند و شمارش آراء که خدا کند کم عقلی نکنند و پیروزی میر حسین را قبول کنند.
محسن رضائی در مناظره آخرین میخ را بر تابوت دولت دروغ چنان کوبید. فکر نمی‌کنیم این مرده دیگر امیدی به رستاخیر داشته باشد.
از 5 بعد ازظهر پیاده رفتیم تا در راهپیمائی تاریخی مردم که مثل زنجیر ادامه داشت. شور وشوق امروز چیزی بیشتر از روز های انقلاب بود، اما بشکل مسالمت آمیز و سراسر شور و شادی. این همه جوان. چقدر مردم با شعوری داریم.
من به تجربه دریافته ام که هر وقت برخی از روشنفکران به پرت و پلا گفتن می افتند علتش آنست که مردم بهتر از آنها می فهمند و آنها فکر می‌کنند پس آنها باید برعکس مردم فکر کنند و بهمین دلیل پرت و پلا می گویند. هنوز صدای بوق از خیابان ها می آید. ساعت 3 و نیم صبح است.
یکی از شعار هائی که یادداشت کردیم این بود:
رئیس جمهور بیکاره
همش سبزی میکاره
اشاره به فیلم تبلیغاتی این عوام فریب که بی ادب با لباس مثلاً استراحتش که شلوار مندرس ورزشی است، جلوی دوربین ظاهر میشود و در حیاط منزلش مشغول سبزی کاری است
یکی دیگراز شعار این بود:
احمدی پدیده
میگه سیاه سفیده
اشاره به جمله میرحسین در مناظره دیشب که میگفت "با پدیده غریبی روبرو هستیم تو چشم آدم نگاه میکند ومیگوید سیاه سفید است.
احمدی هسته ای
برو بخواب خسته ای
دو دو تا ده تا
اشاره به جمله مهندس در باره انکار تورم25 درصدی توسط احمدی که گفت "این آقا مثل این است که بگوید دو دو تا ده تا
احمدی ، هسته ای رو رها کن
سبزی فروشی واکن تمام مسیر نیاوران تا لاله زار و برگشت از مسیر منوچهری - فردوسی - سپهبد قرنی - نادرشاه - قائم مقام - بخارست - میدان آرژانتین - افریقا تا چهار راه جهان کودک - اتوبان حقانی - اتوبان همت سنگین ترین ترافیک تاریخ ایران را دیشب داشت.

۱۸ خرداد ۱۳۸۸

هشدار : سرداران برای نجات احمدی نژاد دست به اسلحه میبرند !!


محتشمی پور وزیر اسبق کشور و مسئول کمیته صیانت از آراء انتخاباتی میرحسین موسوی در جریان سفر به اصفهان که یک روز بعد از پخش مناظره تلویزیون میرحسین موسوی و احمدی نژاد انجام شد،

طی سخنانی دراین شهر گفت:
من برای امشب مطالب دیگری را در نظر گرفته بودم اما این مناظره حق و باطل که از صفحه تلویزیون میلیون ها ایرانی مشاهده کردند، مسیر صحبت امشب مرا تغییر داد.
سال گذشته اعلام کرده بودند باید بساط جماران برچیده شود. آنان با صحبت های خود در محافل خصوصی و مطالبی که فرقه مصباحیه در قالب کیهان و دیگر ارگان‌های رسانه‌ای خود انجام دادند، این حرکت را به پیش می‌برند.
هتک حرمت خانواده امام یکی از اقدامات آنان بود
.

در آن زمان من از یکی از اعضای داخلی این فرقه سوال کردم که منظور از برچیدن بساط جماران چیست؟ آیا منظور این است که فقط به خانواده امام تعرض شود؟ او گفت: خیر، فقط تعرض به خانواده امام نیست، دایره آن گسترده تر از این است.
هدف آنان برخورد با تمام یاران و شاگردان امام و همه کسانی است که امام را همراهی کرده و منش امام را از نزدیک دیده اند و انقلاب را در شرایط حساس همراهی کرده و در شرایط حساس از موضع امام خمینی(ره) هشدار می دهند.
در پروژه برچیده شدن بساط جماران، اگر نتوانند یاران امام را از نظر آبرو خدشه‌دار کنند، با دروغ گفتن و فحاشی کردن به آنان حمله می کنند و اگر باز هم نتوانند، آنان را ترور فیزیکی می‌کنند و حکم اعدام آنان را از شریح های قاضی خواهند گرفت.
مرکز آنان در قم تشکیلاتی است به نام مصباح یزدی و ستاد احمدی نژاد از بودجه دولتی این نهاد و از این محل شکل گرفت.
امروز می بینیم که در بسیاری از صحنه ها و موارد بر خلاف شرع و قوانین مصرح قانون اساسی عمل می کنند و برای استمرار راهی که منجر به نابودی نظام و انقلاب می شود، حرکت می‌کنند.ملت ایران باید راه خود را مشخص و تبیین کنند زیرا 4 سال آینده می تواند 4 سال رشد انقلاب باشد و یا می تواند 4 سال سیاهی و منکرات و فحش و نابودی و زیر پاگذاشتن قانون باشد.

دختر غمگین و کرکسهای انسان نما !!


آسمان پوشیده از ابرهای سیاه و شوم بود،
ولی بارانی در کار نبود.انگار خداوند هم از این مردم ناامید شده بود.
دخترکی در حالی که زانوانش را در آغوش کشیده بود، در کنار جاده نشسته بود.
آبشار موهای تیره رنگش بر روی صورتش خودنمایی می کرد.
هوا سرد بود و دخترک مظلومانه با سرما می جنگید.مردم با عجله و بدون توجه به او از کنارش می گذشتند.
به گمانم همه در آن شهر دچار مرز کوری شده بودند.
بی روح و بی حس، کرخت و سرد.دخترک با خود می اندیشید که چه بر سر مردمش آمده است.
در افکارش غوطه ور بود که ناگهان پیرمرد مهربانی به نزدش آمد.

دخترک در نگاه اول چیزی را که چشمانش می دید باور نمی کرد. تا آنکه پیرمرد شروع به سخن گفتن کرد.

چرا اینجا نشته ای دخترم؟ -جایی برای رفتن ندارم.-پس مادر و پدرت کجا هستند؟-پدرم؟؟؟
پدرم را به جرم کبوتر بودن گرفته اند.-مادرت چه؟ او کجاست؟-مادرم؟؟؟ او همچون آهویی زیبا بود. شکارش کردند.
-چه کسانی؟ کدام شکارچی ها؟-کرکس های انسان نما آقا.-چرا از کسی کمک نمی خواهی؟
-آقا گمان کنم شما متعلق به این شهر نیستید. مردم این شهر همه کورند. بیمارند.
کسی مرا نمی بیند. همه به فکر خودشان هستند. می بینی؟ حتی نمی بینند که چه می خورند و چه می پوشند.
حاضرند به خاطر یک نان کپک زده یکدیگر را بکشند. چطور انتظار دارید مرا ببینند؟
-آخر چرا؟ چطور این بلا سرتان آمد؟-آقا مردم ناشکری کردند. قدرخورشید را تا زمانی که بالای سرشان بود ندانستند.
روزی رسید که کرکسها حمله کردند. سیاهی خورشیدمان را بلعید. آن حیوانات شوم کبوتر ها و آهوها را دریدند.
از آن زمان ابرهای سیاه جای خورشیدمان را گرفتند.-

چرا مردم تلاشی برای بازگشت خورشید نمی کنند؟
چرا کرکس ها و کفتارها را بیرون نمی کنند.-آقا مردم نمی بینند. نگاهشان کن. می بینی؟ حتی متوجه نیستد کجا می خوابند.
اگر غذای فاسد نیز به دستشان برسد میخورند. چون نمی بینند.-خوب چرا این سیاهی را حس نمی کنند؟
این سرمای غریب را؟-نمی توانند. حسی ندارند. ذهنشان خالی از خاطرات خوش است.
امیدی ندارند. امید که نباشد قلب می میرد. حسی وجود نخواهد داشت.
مردم من به این وضع عادت کرده اند.-کاش هیچ گاه گذارم به اینجا نمی افتاد.
نمی توانستم تصور کنم که چنین مردمی هم وجود دارند. سوالی دارم دخترم. تو چرا مانند بقیه نیستی؟
-جوابش ساده است آقا. من به خورشید ایمان دارم. امید به دیدن دوباره اش مرا زنده نگه می دارد.

آقا یک چیز را هرگز فراموش نکنید. امید را.
-دخترم آخر امید تو امیدی محال است.

تو مانند یک شمع در میان تاریکی قدم بر می داری تا به خورشید گرما بخشت برسی.
اما یک شمع در میان این سرمای شوم کاری نمی تواند انجام دهد.
در نهایت به خاموشی می گراید.-اما آقا گرمای همین شمع کوچک ممکن است خیلی ها را به خود جذب کند. یخ های دلشان را باز کند. آنوقت است که می توان به جنگ سیاهی رفت و آن حیوانات شوم را بیرون راند.
من ایمان دارم که بار دیگر خورشید را خواهم دید.

-دخترم امروز من درس امید را از تو آموختم. از تو سپاسگذارم. بدان که همین شمع کوچک تو دل خیلی ها را مانند من روشن خواهد کرد. آشفته نباش. چون به زودی به دیدار خورشید خواهی رفت عزیزم
.
پیرمرد این را گفت و رقت. اکنون برقی در چشمان دخترک می درخشید. برق امید.

آمادگی اطلاعاتتی و امنیتی وزارت کشور برای دستکاری در آرا مردم


سایت خردادنو: ستاد انتخابات کشور در خیابان فاطمی، طبقه زیر زمین ساختمان آجری وزارت کشور قرار دارد.
در بخش ورودی راهرو غربی منتهی به ستاد انتخابات کشور، دو آسانسور برای ایاب و ذهاب کارکنان وجود دارد و چند متر آنطرف تر ” اتاق ویژه اطلاعات و آمار” یا به تعبیری درست تر ” اتاق تجمیع برای تغییر آراء ملت ” به ابعاد ۱۰۰ متر مربع، پارتیشن بندی شده قرار دارد
که درون آن ۵ الی ۷ نیروی متخصص جوان با میانگین سنی ۲۵ سال بدون هویت، به جای مدیران و کارشناسان رایانه و آمار با سابقه وزارتخانه که سالیان درازی بود مسئولیت آمار آن بخش را عهده دار بودند، جایگزین شدند . رییس این نیروهای ناشناخته، بر عهده مردی میانسال ظاهرا ” ساده، اما متخصص در امور برنامه ریزی رایانه ای به نام سید حسن میر دامادی است که مورد توجه ویژه و فوق العاده وزیر کشور قرار گرفته است.
اگر این نام مستعار نباشد( نامبرده از مدیران انفورماتیک وزارت اطلاعات است که در انتخابات قبلی نیز حضور داشت) بقیه افراد، تقریبا ۳ ماه است که به وزارت کشور آمده اند.
اما نه تنها هیچ کدام از کارشناسان ستاد انتخابات کشور آنان را نمی شناسند، بلکه اوراق شناسایی در سیستم اداری وزارت کشور نیز ندارند، اما شواهد نشان می دهد، آنان فوق العاده متخصص به برنامه های سخت افزاری و نرم افزاری هستند.
این جوانان نو رسیده جویای پست، منزلت و ثروت، همچون نیاکان خود هکرهای قوی هستند که نفوذ به درون اتاق بسیار حساس، با قفل های رمزی و حسی همراه با دوربین های پیشرفته و آژیرهای اعلام خطر، همان قدر مشکل است که قصد داشته باشی به افکار شان برای گرفتن اطلاعات رجوع کنی؟ این متخصصان جوان کم حرف، گوشه گیر و حرفه ای ، قصد دارند سرنوشت چهار سال آینده کشور را در این اتاق رقم زنند.
اطلاعات دریافتی حاکی از آن است که این نخبگان جوان مشغول بازی با آراء فرضی و بازخوانی لحظه ای مطالب رایانه های کارشناسان ستاد انتخابات و بعضا برنامه ریزی برای قطع یا کند کردن سرعت اینترنت، هک یا کند کردن ارسال داده های برخی از پایگاه های S.M.S سرور و پیامدهی، تلفن های موبایل و همچنین برخی از سایت های انتخاباتی به کمک عوامل وزارت ارتباطات و اطلاعات هستند، تا در پایان شب ۲۲ خرداد ماه ۸۸ آمارهای انتخاباتی از قبل مهیا شده را که از واقعیت به دور، اما به لحاظ فنی ایراد کمی بر آن وارد است، اعلام نمایند
که این عمل ماکیا ولی با قواعد آماری و ریاضی در جداولی در حال تنظیم است، تا در شامگاه ۲۳ خرداد ماه سال ۸۸، تیتر صفحه آول برخی روزنامه ها که همواره از امدادهای غیبی با خبرند، شود.

۱۴ خرداد ۱۳۸۸

درگیری های زاهدان با چه هزینه ای؟!


به مرکزنشينانی که گوشی شنوا دارند....

از انفجارمسجد علی ابن ابی طالب درزاهدان يک هفته ميگذرد.

دراين مدت نه چندان طولانی اتفاقات فراوانی درزاهدان وديگرشهرهای بلوچستان رخ داده اند.

پس ازانفجار، شهرمتشنج شد وافرادی درپی انتقام گيری برآمده وبه مسجدمکی ورهبرمذهبی بلوچ ها حمله ورشدند.

حالا آنکه مولوی عبالحميد عملانتحاری مذکوررا محکوم کرده بود وهيچ ربطی به آن نداشت.

جندالله مسئوليت آنرا برعهده گرفته بود

.مسئولين استان بلافاصله ۳ بلوچ بيگناه را که مدتها پيش درخيابان دستگيرکرده بودند را با هدف انتقام گيری، درزاهدان حلق آويزکردند.

روزتشييع جنازه که من هم حضورداشتم شعارهای دشمنانه وتفرقه افکنانه ای مانند، مرگ برسگ سنی ، مرگ بروهابی، مرگ برمولوی و ... ازسوی مجريان مراسم فضا را پرکرده بود.

اينها همه وهمه باعث شد که بلوچها به خيابانها ريخته واماکن دولتی وماشينها را به آتش بکشند وبا مامورين درگيرشوند.

درمقابل، زابليهاومامورين لباس شخصی که ازحمايت آشکاردستگاههای دولتی برخورداربودندوکمبود اسلحه نيزنداشتند، به مقابله با جوانان ونوجوانان بلوچ پرداخته وشمارکثيری را زخمی کردند.

پس ازآنست که مامورين انتظامی وارد معرکه ميشوند وبازداشتهای گسترده صورت ميگيرد.

مامورين تلاش ميورزند تا شهرحالتی عادی بخود گيرد و سرتیپ پاسداراحمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی، اوضاع شهررا کاملاً عادی توصيف ميکنند واظهارميدارند که درزاهدان امنيت برقراراست.


کدامين امنيت؟


امنيت سال ها است که ازاين استان رخت بربسته است، اين هفته جای خود دارد!

امنيت همگانی دراين منطقه پايدارنخواهد بود مگراينکهمشکلات اساسی مردم چاره جوئی نشوند. درسيستان وبلوچستان تضاد وجود دار،تبعيض عمل ميکند، فاصله هست و.... قدرت به دست اقليتی محدود يعنی زابليهاسپرده شده وبلوچها که مالکان اصلی اين منطقه هستند، هيچکاره اند وآشکاراتحقيرميشوند.

تنگ نظری گروه حاکم درسيستان وبلوچستان به حدی است که حتی بيرجندي ها، کرماني ها، يزدي ها و...را نيزخودی! به حساب نمی آورند چه رسد به بلوچ ها که مردمانی ديگربا مذهب، زبانوآداب ورسوم جداگانه ای هستند.

مگربلوچ ها ايرانی نيستند که اين همه ازحقوق شهروندی محرومند؟

مگردرقانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، به حقوق حتی اقليت های مذهبیديگرهمانند مسيحی و... احترام قائل نشده است که ما درشهری مانند زاهدان با جمعيتی اکثراً بلوچ وسنی مذهب بيشرمانه شعارمرگ برسگ سنی سرميدهيم؟وهابی وسلفی واژه هائی هستند که من ازشان سردرنياوردم.

آنچه ازاوضاع برمی آيد، درصورتيکه مسئولين دولتی واقع بينانه عمل نکنند،شرائط امنيتی درسيستان وبلوچستان بدترخواهد شد.

گروه هائی همانند گروه ريگی تهديد کرده اند که پس ازاين هرغيربلوچی را مورد حمله قرارخواهند دادوهمگی بايد ازاستان خارج شوند.

اين تهديد شامل حال بنده نيزميشود که تمامی دوران زندگی ۵۸ ساله خويش را درکنارمردم شريف ومهربان بلوچدرزاهدان گذرانيده ام. اين چه امنيتی است که پس ازعمری، خانه ام را به قيمتی ناچيزبفروشم ودست زن وبچه ام را بگيرم وبه بيرجند، شهرخودم که درآن بيگانه ای بيش نيستم بروم.دولت ومسئولين اجرائی ميبايست با ديدی وسيع به مسائل مينگريستند.

به همه مليت های ساکن ايران يکسان برخورد ميکردند. به همه مذاهب احترامميگذاشتند وازکثرت اقوام ومذاهب لذت ميبردند.

نه اينکه با حمايت وتقويت يکی، سبب بروزاينهمه مشکلات برای ديگران مي شدند.

سهل انگاری بيشتردراين رابطه، عواقب بس دردناکی برای منطقه به بارخواهدآورد.

دولت مرکزی بايد به دورازتنگ نظری وتاثيرپذيری اززابلی هائی که خودپديد آورنده مشکلات موجود هستند، به حل ريشه ای بحران بلوچستان بپردازد.

هنوزديرنشده ومتذکرميشوم، فردا که خواسته های ديگری ازجانب بلوچ ها مطرحگردد، نميتوان به چاره جوئی پرداخت.

حسن م ـ يکی ازبيرجنديهای مقيم زاهدان۱۳ خردادماه ۱۳۸۸